تحلیلی و حبری
جهت شادی روح مطهر شهدا و امام شهدا و تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عج) صلوات

مظالب وبلاگ را چگونه ارزیابی می کنید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان  رسا و آدرس mpapg.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 60
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 60
بازدید ماه : 140
بازدید کل : 58870
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1


آمار مطالب

کل مطالب : 132
کل نظرات : 3

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 60
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 60
بازدید ماه : 140
بازدید سال : 182
بازدید کلی : 58870
اجازه نفوذ و حضور آمریکایی ها در ایران هرگز

دشمنان  انقلاب اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن تمام توان خود را بکار بستند تا بتوانند ضمن سقوط انقلاب اسلامی، نفوذ و سیطره خود را در ایران بگسترانند و دو مرتبه حکومت  شاهنشاهی که مدافع آمریکا و اسرائیل در منطقه بود را باز گردانند.انواع توطئه ها و کوتا ها و بلوا و شورش منافقین و اشرار و برخی قومیت ها در جهت تقابل با انقلاب اسلامی، وضع تحریم شدید اقتصادی و نظامی ، آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران توسط صدمات که همه کشورها بخصوص 5 قدرت برتر دنیا حامی و کمک کننده این جنگ بودند ، جنگ فرهنگی یا ناتوی فرهنگی و دلسرد کردن مردم از نظام و انقلاب و مهمتر فتنه 88 ، تحریم های شدید اقتصادی در رابطه با موضوع پرونده هسته ای ایران و... همه و همه بر این بود که نظام اسلامی ایران را ساقط کنند اما هوشیاری و درایت حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و حضور آگاهانه مردم در صحنه موجب گردید تمامی طرح ها و توطئه ها به شکست انجامد.

مسائل هسته ای و داشتن این صنعت مهم صلح آمیز در جهت خدمت به بشریت که حق مسلم مردم ایران است  در طی جند سال اخیر با کارشکنی های دول غربی مواجه گردید اما ایستادگی مردم و خصوص تیم های مذاکره کننده در دولت های نهم و دهم و یازدهم  این حق را هرچند محدود با شروطی به ایران داده اند اما در کنار آنا خواهان نظارت و بازرسی های شدید در ایران در بلند مدت که بتوانند در عرصه های اقتصادی و نظامی و سیلسی نفوذ پیدا کرده اند دل به این توافق بسته اند  اما مقام معظم رهبری  در سخنان اخیر خود اعلام کردند که ما اجازه حضور و نفوذ آمریکایی ها را درایران  نخواهیم داد و یقینا هم چنین خواهد بود مردم ایران جنایات امزیکا در طول 36 سال انقلاب اسلامی  را از یاد نخواهند بردو فرزندان بسیجی این ملت که در راه مبارزه با آمریکا ثابت قدم تر و  در تبعیت از فرمان رهبری استئوارتر هستند به هیچ وجه توافقی که منجر به نفوذ و حضور آمریکایی ها در ایران  را نخواهند پذیرفت.

تعداد بازدید از این مطلب: 76
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شیخ فضل الله نوری روحانی مبارز علیه استعمار انگلیس

شهید نوری از عالمان بزرگ تهران و از رهبران جنبش مشروطه است. شیخ شهید به لحاظ جایگاه و موقعیت ممتاز خود در بین عالمان تهران و به ویژه دخالتش در قیام تنباکو (به عنوان شاگرد و نیز معتمد میرزای شیرازی)، همواره مورد توجه انقلابیون بود و حضور وی در صحنه انقلاب مشروطه، مایه مشروعیت قیام و دل گرمی انقلابیون بود. شیخ در ابتدای جنبش مشروطه به هواداری آن برخاست؛ در مهاجرت عالمان به قم شرکت کرد و خود بخشی از هزینه آن را پرداخت. تا پایان مرحله اول مشروطه (صدور فرمان مشروطیت)، همه هدف ها، انگیزه ها و شعارها، حول محور «عدالت خانه» و «اجرای احکام و قوانین اسلامی» دور می زد و از مفهوم عدالت خواهی اسلامی مایه می گرفت؛ اما پس از پیروزی، با آشکار شدن ماهیت و مبنای غربی تفکر مشروطه خواهی و نیز ملاحظه مشروطه خواهان وابسته و حمایت های بیگانه از مشروطه، وی خواستار تطبیق قوانین مشروطه با اسلام شد. او در جواب کسانی که وی را مستبد می خواندند، می گفت: من به هیچ وجه منکر مجلس شورای ملی نیستم؛ بلکه مدخلیّت خود را در تأسیس این اساس، بیش از همه کس می دانم. من [آن [مجلس شورای ملی را می خواهم که اساسش بر اسلامیت باشد و برخلاف شریعت، قانونی نگذارد.

شیخ شهید با مشاهده این تهاجم فرهنگی همه جانبه و انفعال جبهه خودی، تلاش کرد که با حضور در مجلس و کمیسیون های آن، جلوی انحراف را بگیرد و مشروطه را مقید به شرع و نظارت «هیئت طراز اول» نماید و بر همین اساس بود که با همکاری برخی از عالمان و مراجع، اصل دوم متمم قانون اساسی را تهیه کرد و با زحمت فراوان به تصویب رساند تا همه مصوبات مجلس در همه اعصار، با تأیید و نظارت این هیئت، جنبه قانونی پیدا کند.

شیخ فضل الله نوری با آن شمّ قوی ضدانگلیسی، دست های پنهان و مرموز انگلیس را در آستین آزادی طلبان می دید. وی با توجه به سابقه استعماری و برخورد خصمانه انگلیس با ملت ایران، خلق کلمه «مشروطه» در جریان تحصن مردم در سفارت انگلیس و مسائل جریان تدوین قانون اساسی، مطمئن شد که انگلیس با آن خوی استعمارگری، نمی تواند به خیر و صلاح ملت ایران، طرفدار مشروطه و مشروطه خواهان باشد و از این حمایت، هدف های خاصی دارد. او می گفت: «اگر بنای مشروطه بر حفظ دولت اسلام بود، چرا یک عضوی از روس پول می گرفت و دیگری از انگلیس»؟ یا می گفت: «اسلام دنیا را به عدل و شورا گرفت؛ آیا چه افتاده است که امروز باید دستور عدل ما از پاریس برسد و نسخه شورای ما از انگلیس بیاید»؟

علاوه بر این، به نظر شیخ فضل الله نوری، مشروطیت و لوازم آن، چون ناشی از روح مدنیت غربی بود، اساس نظم سنتی جامعه را به هم می زد و در حدّ «بدعت» در جامعه اسلامی بود. نظام سلطنتی ایران - با وجود اشکالات وارد بر آن و بی قانونی و ناحسابی دولت، چون در کشور، ریشه تاریخی و فرهنگی و در برخی موارد، عملکرد مذهبی داشت - بهتر از تأسیس جدیدی مانند مشروطیت بود که منشأ آن اومانیسم غرب و تلقی جدید غرب نسبت به انسان، جهان و هستی بود.

شیخ فضل الله این امر را که مجلس بتواند صرفاً به استناد رأی اکثریت، حتی بر خلاف قوانین و احکام شرعی، قانون وضع نماید، مردود می دانست و متقابلاً موافقت خود را با مجلسی که با رعایت احکام اسلام، قانون وضع نماید، اعلام داشته، در یکی از بیانات خویش، موضع و مقصود خود را چنین اعلام می دارد:

«... ایها الناس! من به هیچ وجه، منکر مجلس شورای ملی نیستم ... صریحاً می گویم که من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که عموم مسلمانان آن را می خواهند؛ به این معنی که البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند که اساسش بر اسلامیت باشد و بر خلاف قرآن و بر خلاف شریعت محمدی و بر خلاف مذهب مقدس جعفری، قانونی نگذارد. من همچنین مجلسی می خواهم».

شیخ فضل الله نوری، قانون اساسی را به دلیل مخالفت با احکام صریح اسلام، «ضلالت نامه» می خواند و معتقد بود که در آن، بیست مطلب مخالف حکم صریح اسلام وجود دارد. از این نظر، معتقد بود که محال است کشور اسلامی با قانون اساسی مشروطه اداره شود و ناگزیر پس از مدتی باید اسلام را حذف کنند تا قابلیت اجرا پیدا کند و این چیزی بود که «مشروطه طلبان» همواره می گفتند و آن این که «ممکن نیست مشروطه منطبق شود با قواعد الهیه و اسلامیه و با این تصحیحات و تطبیقات، دول خارجه ما را به عنوان مشروطه نخواهد شناخت».

متأسفانه فریادهای شیخ فضل الله در فضای مسموم و غوغاسالار آن روز و در میان فریادها و شعارهای آزادی بیان محو شد و در بین توده مرعوب و وحشت زده، پذیرش نیافت و وی به عنوان مخالف آزادی و مشروطیت و حامی استبداد شمرده شد و دیدگاهش تا سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فرصت ظهور و بروز نیافت و به تعبیر جلال آل احمد، او «به عنوان مدافع حاکمیت تشیع اسلامی بالای دار رفت». وی در جای دیگری می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غرب زدگی، پس از دویست سال کشمکش، بر بام سرای این مملکت برافراشته شد».

گرچه جریان اخیر نیز با شکست مشروطه و ظهور استبداد رضاخانی، راه به جایی نبرد و بسیاری از این روشنفکران، از عمال و کارگزاران اصلی رژیم استبدادی پهلوی شدند ولی با ارتکاب یک خطای تاریخی، ملت ایران را به مدت 70 سال دیگر از دست یابی به حکومت اسلامی محروم کرد؛ زیرا آنها با درک ناصحیح و سطحی از تجدّد، انقلاب مشروطه را به بن بستی هدایت کردند که تنها راه حل آن، کودتای 1299 رضاخان تلقی شد.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 640
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)

 

زندگی نامه شاه عبدالعظیم حسنی (ع)

1. ولادت:

حضرت عبدالعظیم حسنی، در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن علی، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بود که نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسید.

عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (ع) و نیز از چهره های بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به شمار می رفت. دوران وی، گر چه عصر حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سخت گیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل می کردند، نقش عمده ای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (ع) داشتند و این بزرگوار نیز یکی از سنگربانان عقیده تابناک تشیع محسوب می شود که در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار، سخت کوشا بود و ستایش های فراوان ائمه (ع) از وی، نشان دهنده شخصیت والای علمی و معنوی وی می باشد.

2. ادب نسبت به ساحت ائمه (ع):

«شیخ محمّد شریف رازی» در کتاب خود، پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمه معصومین (ع) چنین می نویسد:

«رفتار و عادت کریمانه حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (ع) یا امام هادی (ع) می شد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دست های خود را از ردا بیرون آورده بود، با کمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض می کرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود می خواند و در کنار خویش می نشاند؛ به حدّی که زانوی مبارکش به زانوی مقدّس امام می چسبید و امام، کاملا از احوال او سؤال می کرد که این موجب حسرت و غبطه ی دیگران می شد.»

محمّد شریف رازی در ادامه می نویسد:

«یکی از جنبه های احترام و تعظیم های امام جواد (ع) و امام هادی (ع) به جناب عبدالعظیم حسنی این بود که هیچ وقت اورا به نام نمی خواندند و پیوسته حضرتش را با کنیه اش -که «ابوالقاسم» بود- خطاب می نمودند و علمای ادب می گویند که کنیه برای تعظیم و تکریم و احترام، وضع شده است؛(2) لذا به خوبی فهمیده می شود که حضرات ائمه معصومین (ع) تا چه حدّی برای جناب عبدالعظیم، احترام قائل بوده اند و اینها چیزی جز این نیست که تقوا، ورع و علم توأم با عمل عبدالعظیم، باعث شده است که محبوبیت خاصی نزد امامان معصوم بیابد.»

3. مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومین (ع):

شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» می نویسد:

«وقتی که حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادی (ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.» (3)

و نیز مؤلف کتاب «جنةالنعیم» می گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی -از شیعیان و موالیان شهر ری- با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود:

«ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.» (4)

4. عبدالعظیم در کلام علمای اسلام:

سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنی، در میان فرزندان ائمه ی هدی (ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام به نوبه ی خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش کرده اند؛ که بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت می گردد:

  • شیخ صدوق می نویسد: «حضرت عبدالعظیم (ع)» شخصی خدا پرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا (ص) و مردم بوده است.» (5)
  • صاحب بن عباد (که یکی از علمای اهل تسنن و وزیر فخر الدوله بوده است) می گوید: «عبدالعظیم حسنی (ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانت داری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (ع) می نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است.» (6)
  • نجاشی نیز در کتاب «رجال» خود درباره شخصیت حضرت عبدالعظیم می گوید: «عبدالعظیم (ع) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد؛ وی در آن زیر زمین، که مخفی گاه او بود، روزها را روزه می داشت و شب ها را به نماز مشغول می شد.» (7)

5. درمحضر سه امام:

یکی از ویژگی های مهم در زندگی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که توفیق یافت محضر پرفیض سه حجّت الهی؛ امام رضا، جواد و امام هادی (ع) را درک نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهره مند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسل های بعد منتقل نماید.

وقتی امام رضا (ع) در مدینه به سر می برد، برای حضرت عبدالعظیم (ع) امکان دیدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، که امامت به امام جواد (ع) رسید، در آن مدت که امام نهم در مدینه بود، این سعادت و توفیق همچنان برای حضرت عبدالعظیم (ع) فراهم بود که با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام می پرسید و جواب مکتوب از امام دریافت می کرد.

سرشارترین و حسّاس ترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (ع) بود؛ گرچه امام هادی (ع) بخشی از عمر خویش را در یک منطقه حفاظت شده نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امکان ارتباط شیعیان با آن حضرت، کمتر و با مشکلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسنی (ع) درهمان زمان هم به محضر امام هادی(ع) می رسید و از او رهنمود می گرفت.

6. علت هجرت به ری:

علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو کرد.

خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سخت گیری می کردند. یکی از خشن ترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوکل» بود که دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری می نمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی از جمله متوکّل هم عصر بود.

متوکّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیت ها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانه امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانه آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، درباره پیروان آنان و شخصیت های رده بعدی، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.

از آنجا که حضرت عبدالعظیم (ع) گاهی به خدمت امام هادی (ع) در سامرا می رسید و از محضرش استفاده می نمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنی برای مصون ماندن از خطر خلیفه عباسی، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد می کرد و این وضع ادامه داشت تا اینکه حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود. (8)

7. حضرت عبدالعظیم در «ری»:

حضرت عبدالعظیم به صورت یک مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محله ی «ساربان» در کوی «سکةالحوالی» به منزل یکی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه به سر می برد و مردم از حضورش بی خبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند که آنان هم می کوشیدند که این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نکند. امّا با گذشت زمان، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم (ع) را می شناختند و به خانه اش رفت و آمد می کردند تا از علوم و روایاتش بهره گیرند وعطر خاندان عصمت را از او ببویند. (9)

آری! شیعیان آن خطّه، حضرت عبدالعظیم را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار به گرد شمع وجودش طواف می کردند و بر موقعیت علمی و دینی او ارج می نهادند و مسائل شرعی و مشکلات دینی خویش، را بوسیله او حل می نمودند.

8. غروب خورشید:

روزهای پایانی عمر پر برکت حضرت عبدالعظیم (ع) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (ع) در آستانه محرومیت از وجود پر خیر و برکت این سیّد کریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی (ع) علاوه بر رنجی که از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان می برد، اندوه مصیبت های پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عباسیان، برایش جانکاه بود. او با ذکر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش می بخشید و بار غربت و بیماری را بردوش می کشید.

بنابر قول مشهور، خورشید فروزان ری، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در پانزدهم شوال 252هجری، غروب کرد (10) و در پی آن شعله دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگی سیاه پوش شدند و بر در خانه آن حضرت صدا به گریه و شیون بلند کردند و پس از آن که پیکر مطهّر حضرت عبدالعظیم (ع) در میان خیل عظیم مردم تشییع شهر، در آن شهر به خاک سپرده شد.

قرن هاست که حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم (ع)، با جلوه ای ملکوتی و معنوی که داشته، کهربای جانهای مشتاق و دلهای پاک بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، کبوتر وار برگرد حرمش طواف کرده است.

9. فضیلت و ثواب زیارت:

فرهنگ زیارت در مکتب شیعه، از شیوه های اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالمان و اولیای خدا است. حضوریافتن در کنار قبور انسانهای والا و برجسته، هم ارج نهادن به پاکی و صداقت و ایمان و جهاد آنان است و هم الگوگیری از زندگی و الهام جویی از نام ویاد ایشان است، لذا تشویق های بسیاری که در روایات اسلامی پیرامون زیارت مرقد ائمه معصومین و امامزادگان بزرگوار آمده است، یک دستور تربیتی و ارشادی است. زیارت حرم باصفای حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام نیز در همین راستا مورد تأکید و توجه بوده است که در روایتی از امام هادی (ع) آمده است که هر کس قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را زیارت کند، خداوند بهشت را به او پاداش می دهد! (11)

وهمچنین در نقل دیگری آمده است که مردی از اهل ری، خدمت امام هادی (ع) رسید. امام از او پرسید: کجا بودی؟ گفت: به زیارت سیّد الشهدا (ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنی، گویا حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده ای. (12)

اینکه زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) پاداش بهشت دارد و یا همچون زیارت کربلا ارزشمنداست، دلیل و نشانه مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت (ع) است؛ چرا که وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و کلمات نورانی ائمه ی اطهار(ع) را در شهرهای مختلف می گستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود.

10. گوهرهای ناب:

حضرت عبدالعظیم (ع) علاوه بر دانش، تقوا، مجاهدت و مقام والای اخلاقی و فضایل معنوی، از موثّق ترین راویان احادیث از اهل بیت عصمت (ع) بود. نام وی در سلسله ی سند تعدادی از احادیث، در موضوعات تفسیری، فقهی، اخلاقی و اعتقادی می درخشد. در پایان این نوشتار کوتاه به عنوان تبرّک از کلام معصومین (ع) برخی از احادیثی که حضرت عبدالعظیم (ع) مستقیما خود از امام معصوم (ع) شنیده است، بیان می کنیم.

  • امام رضا (ع) خطاب به حضرت عبدالعظیم (ع) فرمودند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه و سلطه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت داری و سکوت و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار و توجه به یکدیگر دستور بده؛ چراکه این ها مایه نزدیک شدن به من است. خود را مشغول دشمنی با یکدیگر و دریدن هم نکنند! من با خودم پیمان بسته ام که هرکس چنین کند و یکی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم که او را در دنیا به شدیدترین نحو عذاب کند. در آخرت نیز، وی از زیانکاران خواهد بود.» (13)
  • حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از امام جواد (ع) روایت می کند که آن حضرت فرمودند: «هر کس پدرم -امام رضا(ع)- را بامعرفت به حقش، در طوس زیارت کند، بهشت را نزد خداوند برای او ضمانت می کنم.» (14)
  • حضرت عبدالعظیم می گوید: «امام جواد (ع) برای من فرمود: «به درستی که قائم خاندان ما همان «مهدی» است که واجب است در زمان غیبتش، انتظار او کشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد. سوگند به خدایی که محمّد را به رسالت برانگیخت و مارا به امامت مبعوث نمود، اگر از دنیا فقط یک روز باقی بماند، آن روز آن چنان طولانی خواهد شد که مهدی (ع) از پشت پرده غیبت ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. خداوند امور ولی عصر را در یک شب، اصلاح خواهد نمود؛ به همان روشی که امر موسی بن عمران را در یک شب اصلاح کرد....بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.» (15)

پی نوشت ها:

1- امام زادگان ری، ج 1، ص 78.

2- زندگانی حضرت عبدالعظیم (ع)، ص 30.

3- کمال الدین، ج 2، ص 51.

4- اختران فروزان ری، ص 37.

5- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80.

6- امام زادگان ری، جلد 1، ص 74.

7- رجال نجاشی، ص 247.

8- روح و ریحان، ص 248.

9- امام زادگان ری، ج 1، ص 120.

10- همان منبع، ص 122.

11- کامل الزیارات، ص 324.

12- همان، ص 324.

13- اختصاص، ص 247.

14- عیون الاخبار، ص 341.

15- کمال الدین، ج 1، ص 188

 

تعداد بازدید از این مطلب: 83
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سانتر فیوژ انقلاب می چرخد و انسانهای غنی شده نسل به نسل متولد می شوند

فرزندان معنوی شما در کانون دانش پژوهان نخبه، راه اندازی کارخانه های غنی سازی انسان هایی را دنبال می کنند که از دل این امت جوشیده و نرم افزاری کاملا اسلامی و بومی دارند؛ باشد که به فضل الهی چرخ سانتریفیوژهای حقیقی انقلاب بچرخد و انسان های غنی شده در طراز اسلام انقلابی نسل به نسل متولد گردند و راه شهدای هسته ای را همیشه مفتوح نگه دارند.

تعدادی از مدال‌آوران بسیجی المپیادهای کشوری و جهانی بعد از دیار با رهبر معظم انقلاب اسلامی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند: فرزندان معنوی شما در کانون دانش پژوهان نخبه، راه اندازی کارخانه های غنی سازی انسان هایی را دنبال می کنند که از دل این امت جوشیده و نرم افزاری کاملا اسلامی و بومی دارند؛ باشد که به فضل الهی چرخ سانتریفیوژهای حقیقی انقلاب بچرخد و انسان های غنی شده در طراز اسلام انقلابی نسل به نسل متولد گردند و راه شهدای هسته ای را همیشه مفتوح نگه دارند

به گزارش رجانیوز، تعدادی از مدال آوران بسیجی که از اعضای کانون دانش پژوهان نخبه بودند در این دیدار ۲۲ مدال خود را که در المپیادهای علمی کشوری و جهانی بدست آورده بودند به محضر آیت الله خامنه‌ای تقدیم کردند.

رهبر معظم انقلاب در این دیدار کوتاه با تشکر و قدردانی از جوانان مدال‌آور، کسب رتبه‌های برتر علمی را نشانه‌ی استعداد و پیشرفت‌های علمی فرزندان انقلاب خواندند و گفتند: این نشانه‌ها و پیشرفت‌ها همان چیزی است که به قدرت و اقتدار درونی کشور می‌افزاید

تعداد بازدید از این مطلب: 91
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مراقب مکر دشمن در توافق هسته ای باشیم

اگر چه قضاوت در خصوص موارد توافق شده هسته ای ایران و1+5 خیلی زود است و باید تا زمان اجرا آن صبر کرد اما مراقبت و هوشیاری از موارد توافق شده که توافق عزتمند و حفظ مصالح ملی کشور باشد امری ضروری است چرا که ممکن است دول غربی برداشت های متفاوتی از مفاد بندهای توافق شده بنمایند.

مقام معظم رهبری ضمن تقدیر و تشکر از تیم مذاکره کننده به این نکته اشاره کرده است که باید متن فراهم شده با دقت بررسی تا راههای بد عهدی و نقض آن توسط طرف مقابل بسته شود بنابرین همه ما تا زمان اجرا  وظیفه مهمی داریم که مقام معظم رهبری به خویشتن داری مردم  توصیه کرده است.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 73
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


توافق مذاکرات هسته ای با لا بودن توان دیپلماسی ایران در عرصه بین المللی

بلاخره بعداز 12 سال مذاکرات با 6 کشور بزرگ و قدرتمند دنیا این حق مسلم ایران در داشتن انرژی هسته ای به رسمیت شناخته شد و ایران می تواند براساس این توافق نامه و با رعایت محدودیت های تعین شده  به بحث فن آوری در اورانیم غنی شده و آب سنگین اراک بپردازد. هرچند ممکن از از این توافق برداشت ها و تفاسیر متعددی شود  و هریک از طرفین خود را پیروز میدان بدانند اما پیروز واقعی تیم مذاکره مننده ایران بود که توانست بعداز ماهها در نشست ها و جلسات  این حق را برای ملت ایران به ارمغان آورد

مسلما این رهاورد اگر حمایت ها و روشنگری های مقام معظم رهبری و ایستادگی ملت ایران و تلاش  وزحمات  دانشمندان عزیز نبود دیروز نمی توانستیم در مقابل 6 قدرت بزرگ دنیاسرفراز بیرو ن بیاییم. ایستادگی ملت در مقابل همه تحریم های ظالمانه و کمر شکن که فقط و فقط به زانو در آوردن ملت در مقابل  آنان و خواسته هایشان بود  اما حضور مردم در تمامی صحنه ها صبر و برد باری در برابر همه تحریم های اقتصادی و همراهی با دولت  و رهبری توانست تیم مذاکره کننده با قوّت و اقتدار از حق ایران دفاع نماید.اما باید بدانیم این به معنای پایان دشمنی آمریکا و استکبار نیست همانطور که اوبا ما در نطق تلویزیونی فرمودند که مسائل مربوط به حقوق بشر و تروریسم همچنان باقی است بایئ مواظب باشیم که حریف دشمن را نخوریم خنده و خوشحالی آنان را بعنوان یک حربه در نظر بگیریم چیزیی که مقام معظم رهبری فرمودند که حریف دنباله خدعه و نیرنگ است . پس حفظ این دستاورد برای همه لازم و ضروری است

 در پایان لازم است ضمن ادای احترام و دانشمندان شهید هسته ای و شهدای انقلاب اسلامی و ضمن تقدیر و تشکر از همه کسانی که در طی 12 سال مسئولیت تیم مذاکره را برعهده داشتند برای ملت ایران آرزوی سربلندی نظام اسلامی در تمامی عرصه ها  می شود.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 93
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


باید ها وضرورت عفاف وحجاب برای زنان

 21 تیر سالروز عفاف و حجاب و گسترش این  فرهنگ در جامعه است پدیده ای که هر روز دشمن به مقابله با آن پرداخته و با ترویج فرهنگ ابتذال و برهنگی به آن مبارزه برخواسته تا هم بتواند کالالی خود را به فروش برساند و هم ابتذال را در جوامع اسلامی گسترش دهد.

حجاب بهترين حافظ و حصاري است که زن را از خطر بيگانه حفظ مي کند و پوشيده بودن زن در جامعه نه تنها موجب تقويت بنيان خانواده است بلکه سبب حفظ ارزش زن و جلوگيري از ابتذال و تباهي او نيز مي باشد.

    بدون شک در عصر ما که بعضي نام آن را عصر برهنگي و آزادي جنسي گذارده اند و افراد غربزده ، بي بند و باري زنان را جزئي از آزادي او مي دانند، سخن از حجاب گفتن براي اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه اي است متعلق به زمانهاي گذشته، ولي مفاسد بي حساب و مشکلات و گرفتاري هاي روز افزون که از اين آزادي هاي بي قيد و شرط بوجود آمده ، سبب شده که تدريجاً گوش شنوايي براي اين سخن پيدا شود.
فلسفه حجاب امر مکتوم و پنهاني نيست زيرا:

1-برهنگي زنان که طبعاً پيامدهايي همچون آرايش و عشوه گري و امثال آن را به همراه دارد با تحريکي که سبب کوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجان هاي بيمارگونه، عصبي و گاه سرچشمه امراض رواني مي گردد. مخصوصاً توجه به اين نکته که غريزه جنسي نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمي است و در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناکي شده ، تا آنجا که گفته اند: « هيچ حادثه مهمي را پيدا نمي کنيد مگر اينکه پاي زني در آن در ميان است»

2-آمار قطعي نشان مي دهد که با افزايش برهنگي در جهان، طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا به طور مداوم بالا رفته است، زيرا در « بازار آزاد برهنگي» که عملاً زنان را به صورت کالاي مشترکي « لااقل در مرحله غيرآميزش جنسي» در آورده اند ، قداست پيمان زناشويي مفهومي نمي تواند داشته باشد.
3-گسترش دامنه فحشاء و افزايش فرزندان نامشروع از دردناک ترين پيامدهاي بي حجابي است و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربي کاملاً نمايان است.

4-مسأله « ابتذال زن» و « سقوط شخصيت او » در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است ، هنگامي که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد ، طبيعي است روز به روز تقاضاي آرايش بيشتر و خودنمايي افزون تر از او دارد و هنگامي که زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبليغ کالاها و دکور اطاقهاي انتظار و عاملي براي جلب جهان گردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهند، در چنين جامعه اي شخصيت زن تا سرحد يک عروسک يا يک کالاي بي ارزش سقوط مي کند و ارزشهاي والاي انساني او به کلي به دست فراموشي سپرده مي شود و تنها افتخار او جواني و زيبايي و خودنمايي اش مي شود و به اين ترتيب مبدل به وسيله اي خواهد شد براي اشباع هوسهاي سرکش يک مشت آلوده فريبکار و انسان نماهاي ديو صفت، در چنين جامعه اي چگونه يک زن مي تواند با ويژگيهاي اخلاقي اش، علم، آگاهي و دانايي اش جلوه کند و حايز مقام والايي گردد
.چرا اسلام حجاب را بر زن واجب کرده است:

زيرا حجاب بهترين حافظ و حصاري است که زن را از خطر بيگانه حفظ مي کند و زن بي حجاب همچون ميوه درختي است که شاخه آن از ديوار باغ به بيرون آويزان است و هر رهگذري به سوي آن دست دراز مي کند، مانند گلي است که هر کس به چيدن آن تمايل دارد. پوشيده بودن زن در جامعه نه تنها موجب تقويت بنيان خانواده است بلکه سبب حفظ ارزش زن و جلوگيري از ابتذال و تباهي او نيز مي باشد.

حجاب برايزنانمانندصدفي است که گوهروجودشرا ازگزندخطرهاوآسيب هادربرابرنامحرمان وبيگانگان مصونيت بخشيده وبيمه اش مي نمايد و به جامعه خصوصاًجوانان،آرامش مي بخشدو مانع هرگونه گسترش فسادوگرايش به فحشاءمي شود.

فلسفه پوشش اسلامي به چند چيز است ، بعضي جنبه رواني دارد و بعضي جنبه خانه و خانوادگي و بعضي ديگر جنبه اجتماعي و بعضي مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگيري از ابتذال او.

حجاب در اسلام از يک مسأله کلي تر و اساسي تر ريشه مي گيرد و آن اينست که اسلام مي خواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج قانوني اختصاص يابد

 امروز دشمن با شبیخون فرهنگی وبا رواج انواع مدها ومدل ها وآرایش های زننده و تحریک آمیز به جنگ نرم با ملت ما ومذهب  ما آمده است  واز طرف دیگر با پدیده باحجابی در دانشگاههای  معتبر دنیا  برخورد ومبارزه می کندلزوم پوشیدگی وعفاف برای زنان ضروری تر ولازم تر است.  زنان ایران اسلامی با رعایت پوشش خود یک الگوی اسلامی  به یادگار بگذارند واز بانوی بزرگ اسلام  حضرت زهرا(س)  درس بگیرند :

ای زن از فاطمه به تو اینگونه خطاب است      ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است

تعداد بازدید از این مطلب: 97
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حادثه 12 تیر ماه 1367 نشان دهنده خصومت همیشگی دولتهای خونخوار و ظالم جهان به ملت ایران را به نمایش

12تیر ماه 67 یک هواپیمای مسافربری ایران در آسمان ابی های خلیج فارس که اغلب کودک و نوجوان  بودند مورد اصابت موشک ناو هوا پیما بر قرار می گیرد و همگی آنان به شهادت می رسند.

اتفاق 12 تیر 67 نماد اوج نا‌توانی آمریکا در مقابل قدرت مردان آهنین و بسیجیان مخلص نظام اسلامی کشور ما بود.آمریکایی‌ها بعد از چند سال حمایت از رژیم بعثی عراق وقتی متوجه ضعف صدام در مقابل قدرت سربازان جان در کف نظام جمهوری اسلامی شدند، ورود مستقیم به جنگ پیدا کردند و ضعف شان در مواجهه با نیروهای نظامی را در مقابل مردم بی‌دفاع نشان دادند.

این عمل آمریکایی که خود نقض حقوق بشر در جهان است   نشان داد که با وجود ادعاهای بشردوستانه و شعارهای دموکراسی طلبانه، کوچک‌ترین اعتقادی به قواعد و قوانین بین‌المللی حقوق بشر ندارد.

آمریکا بعد از واقعه تلخ 12 تیر باز هم ثابت کرد که مناقع خودش بر منافع دیگران ارجحیت دارد. آنها این موضوع را در هیروشیما، ویتنام و حتی افغانستان و عراق هم ثابت کردند

 اکنون یاد و نام آن شهیدان بی گناه را گرامی می داریم و بر همه شرارت و عداوت دشمنان نفرین می فرستیم که راه شهیدان فراموش  شدنی نیست.

تعداد بازدید از این مطلب: 95
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ششم تیر ماه 1360 سالروز ترور نافرجام مقام معظم رهبری توسط منافقین کوردل در مسجد ابوذر تهران گرامی با

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، استکبار جهانی که منافع خود را در منطقه از دست رفته می دید روش های مختلفی را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی به کار گرفت، از جمله غیر انسانی ترین آنها می توان به برنامه سازمان جاسوسی آمریكا (CIA) به نام طرح فونیكس (phoenix) با هدف مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران اشاره کرد

بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته می‌شدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید. یکی از این قربانیان امام جمعه وقت تهران بودند که در تاریخ ششم تیر ماه سال 1360 مورد سوء قصد منافقین کوردل قرار گرفتند.

چهار پنج روزی از عزل بنی‌صدر می‌گذشت. جنگ و شورش منافقین بعد از اعلامیه‌ی جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. آیت‌الله خامنه‌ای از جبهه‌ها مستقیماً خدمت امام رسیده بودند و بعد از دیدار، طبق برنامه‌ی شنبه‌‌ها عازم یکی از مساجد جنوب‌شهر برای سخنرانی بودند

خودرو حامل آیت‌الله خامنه‌ای که از جماران حرکت می‌کرد، آن روز مهمان ویژه‌ای داشت؛ خلبان عباس بابایی که می‌خواست درد دل‌هایش را با نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد، همراه ایشان بود. آن‌ها نیم‌ساعت زودتر از اذان به مسجد ابوذر رسیدند و گفت‌وگو در مسجد ادامه پیدا کرد

نماز ظهر تمام شد و آقا به پشت تریبون رفتند؛ نمازگزاران همان‌طور منظم در صفوف نشسته بودند. سخنران مقدمه‌ای می‌چیند تا به این‌جا می‌رسد که امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده. فردی با قد متوسط، موهای فر و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر که آن روزها کلیشه‌ی چهره‌ی خیلی از جوانان بود، ضبط صوت به دست خودش را به تریبون رساند. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران! دستش را گذاشت روی دکمه‌ی Play؛ شاسی مثل حالت پایان نوار، تق تق صدا کرد و روشن نشد. به دقیقه نکشید که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا گفتند: آقا این بلندگو را تنظیم کنید! بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند

سخنران که رو به جمعیت و پشت به قبله بود، با یک چرخش 45 درجه‌ای به طرف چپ جایگاه افتاد. اولین محافظ خودش را به بالای سر آقا ‌رساند و با توجه به کوچک بودن محیط مسجد، ایشان را به تنهایی بیرون ‌برد. امام جماعت متحیر، وسط مسجد مانده بود؛ که چشمش به یک ضبط صوت افتاد. ضبط عین یک کتاب، دو تکه شده بود و روی جداره‌ی داخلی‌‌اش با ماژیک قرمز نوشته بودند: "عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی!"

حضرت اقا را به بیمارستان منتقل و مورد عنمل جراحی و مداوا قرار گرفت پزشگان می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌اند و برگشته‌اند. یک مرحله، همان انفجار بمب بود. مرحله‌ی دوم، خون‌ریزی بسیار وسیع و غیرقابل کنترل و مرحله‌ی سوم، جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. این‌ها گذشت اما بیمار تب و لرزهای عجیبی داشت. چند تخته پتو می‌‌انداختند رویشان؛ گاهی حتی دکتر بغل‌شان می‌کرد تا کمتر بلرزند! تا مدتی معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟ ضایعه‌ی کوچکی هم در ریه دیده می‌شد. آقا لوله‌ی تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که نوشتند- با دست چپش- دو سؤال بود: همراهان من چطورند؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم

جناب حجت‌الإسلام آقاى حاج سيد على خامنه‏اى دامت افاضاته

خداوند متعال را شكر كه دشمنان اسلام را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است، و خداوند را شكر كه از ابتداى انقلاب شكوهمند اسلامى هر نقشه كه كشيدند و هر توطئه كه چيدند و هر سخنرانى كه كردند ملت فداكار را منسجم‏تر و پيوندها را مستحكم‏تر نمود و مصداق «لازال يُؤيّدُ هذا الدّين بالرجل الفاجر»[1] تحقق پيدا كرد. اينان هر جا سخن گفتند خود را رسواتر كردند و هرچه مقاله نوشتند ملت را بيدارتر نمودند و هرچه شخصيتها را ترور نمودند قدرت مقاومت را در صفوف فشرده ملت بالاتر بردند. اكنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما كه از سلاله رسول اكرم و خاندان حسين بن على هستيد و جرمى جز خدمت به اسلام و كشور اسلامى نداريد و سربازى فداكار در جبهه جنگ و معلمى آموزنده در محراب و خطيبى توانا در جمعه و جماعات و راهنمايى دلسوز در صحنه انقلاب مى‏باشيد، ميزان تفكر سياسى خود و طرفدارى از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اينان با سوء قصد به شما عواطف ميليونها انسان متعهد را در سراسر كشور بلكه جهان جريحه‏دار نمودند.

 

اينان آنقدر از بينش سياسى بى‏نصيبند كه بى‏درنگ پس از سخنان شما در مجلس و نماز جمعه و پيشگاه ملت به اين جنايات دست زدند، و به كسی سوء قصد كردند كه آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمين جهان طنين انداز است. اينان در اين عمل غيرانسانى به جاى برانگيختن و رعب، عزم ميليونها مسلمان را مصمم‏تر و صفوف آنان را فشرده‏تر نمودند. آيا با اين اعمال وحشيانه و جرايم ناشيانه وقت آن نرسيده است كه جوانان عزيز فريب خورده از دام خيانت اينان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزيز خود را فداى اميال جنايتكاران نكنند و آنان را از شركت در جنايات آنان برحذر دارند؟ آيا نمى‏دانند كه دست زدن به اين جنايات، جوانان آنان را به تباهى كشيده و جان آنان به دنبال خودخواهى مشتى تبهكار از دست مى‏رود؟ ما در پيشگاه خداوند متعال و ولى بر حق او حضرت بقية اللَّه- ارواحنا فداه- افتخار مى‏كنيم به سربازانى در جبهه و در پشت جبهه كه شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالى به سر مى‏برند.

 

من به شما خامنه‏اى عزيز، تبريك مى‏گويم كه در جبهه‏هاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به اين ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه خدمت به اسلام و مسلمين خواستارم. والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته.

 

روح اللَّه الموسوى الخمينى

صحيفه‌ی امام؛ ج ‏14؛ ص 504

 

تعداد بازدید از این مطلب: 109
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


توصیه های ماه مبارک رمضان

برای مهار تشنگی در ماه رمضان چه بکنیم؟

بسیاری از کسانی که ترس واظطراب روزه گرفتن ماه رمضان را درفصل تابستان دارند تشنگی وچگونگی مقابله با تشنگی است که اگر در نوع غذایی دقت بعمل آورند می توانند درتشنگی مقاومت نمایند موارد ذیل می تواند در مهار تشنگی کمک شایانی بکند:

1-پرهیز از مصرف قند ونمک وانواع غذاهای کنسروی وساندویچ وتنقلات بسیار شور وشیرین وپرهیز از خوردن انواع سبزی در وعده سحری

2- پرهیز از خوردن انواع غذاهای پروتئینی  وگوشت که برای متابولیسم ودفع آن نیاز به آب زیادی دارند

3-خوردن غذاهی آبدار مانند آش ساده وانواع خورشت های آبدار ، سبزیجاتی مانند کاهو خیار واسفناج وومیوه های فصل گزینه مناسبی برای تشنه نشدن ماه رمضان بشمار می رود

4-در سحر بهترین نوشیدنی اب، چای کمرنگ، آب میوه های طبیعی، آب هندوانه ،شربت هایی چون خاکشیرآب لیمو درصورتی که شرینی آن کمتر باشدمفید آست

خرما وتوت خشک بجای زولبیا وبامیه

زولبیا وبامیه بدلیا دارا بدون قند بالا موجب افزایش وزن  وچاقی می شود برای جلوگیری از این امر از خرما وتوت که دارای شرینی طبیعی است استفاده کنیم که دارای املاح ویتامین ها وانرزی هستند استفاده کنیم 

توصیه های  افطاری

1-افطار را سنگین نخورید زیرا معده خالی تحمّل غذای سنگین را ندارد از خوردن غذاتهای کله پاچه، سیرابی، موجب تشنگی زیاد در طول روز می شودپرهیز کرد

2- تدریجی افطار کنیدکه سریع خوردن غذا موجب مشکلات گوارشی برای فرد روزه دار می شودبهتر است ابتدا غذاهای سهم الهضم مانند آش وسوپ مصرف شود وسپس بعد از چند ساعت غذای سنگین یا شام مصرف کرد

3-بهتر است ابتدا افطارتان را با خرما ویا کشمش یا عسل آغاز کنید تا اشتهایتان کنترل شودنوشیدن چای آبجوش شیرین وفرنی وشیر گرم برای آغاز افطار مناسب است

 توصیه های سحری

روزه داران در وعده سحر غذای خشک  مانند کوکو سبزی کتلت وگوشتهای کباب شده  و ماهی نخورند. زیرا منجر به احساس ترش کردن در طول روز می شودلذا از مصرف این غذا ها وپر ادویه در سحر خودداری شود

چهغذاهاییرامصرفکنیم؟

1- مصرف کربوهیدراتهای مرکب در سحر که مدت طولانی تری هضم می شوند و باعث می شوند که شما کمتر گرسنه شوید

2-حلیم یک منبع عالی پروتئین بوده و از غذاهائی است که دیر هضم می شود لذا ما دیرتر گرسنه می شویم

3-خرما یک منبع عالی قند ،‌فیبر ، کربوهیدرات ، پتاسیم و منیزیوم می باشد .

4- مغز بادام غنی از پروتئین و فیبر بوده و حداقل چربی را دارا می باشد .

5- موز یک منبع خوب پتاسیم ، منیزیوم و کربو هیدرات می باشد .

6-مصرف زیاد آب یا آب میوه در صورت امکان در فاصله بین افطار و زمان خواب باعث تأمین آب مورد نیاز بدن می شود

سردرد روزه داران

شایع ترین مشکل در برخی از روزه داران سردرد است که آنان را به دکتر یا به درمانگاه می کشاند. علّت آن

1-خوردن غذای سحری دروقت سحر

 2-نوشیدن مایعات وچای کمرنگ در میان افطار تا سحر

3-افت فشار  خون در بدن که منجر به سردرد می شودکه برنامه خواب واستراحت وغذایی را تنظیم کرد

4-پرهیز از غذاهای حساسیت زا

5- تغیرات هورمونی وعصبانیت منجر به سردرد می شود

 

تعداد بازدید از این مطلب: 83
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود